معنی سرقت ماهرانه

حل جدول

لغت نامه دهخدا

ماهرانه

ماهرانه. [هَِ ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) استادانه. با زبردستی. بامهارت. و رجوع به ماهر شود.


سرقت

سرقت. [س ِ ق َ] (از ع، اِمص) دزدی کردن. (فرهنگ فارسی معین).

مترادف و متضاد زبان فارسی

ماهرانه

استادانه، بامهارت، رندانه، زیرکانه، متبحرانه، مدبرانه،
(متضاد) ناشیانه

فرهنگ عمید

ماهرانه

با مهارت،
(قید) از روی مهارت و استادی،


سرقت

دزدیدن، دزدی کردن، دزدی،

فارسی به عربی

ماهرانه

ببراعه، بمهاره، غیر ملحوظ، ماکر

فرهنگ فارسی هوشیار

ماهرانه

با زبردستی و مهارت

فرهنگ معین

سرقت

(س قَ) (مص م.) دزدی، دزدی کردن.

کلمات بیگانه به فارسی

سرقت

دزدی

فارسی به آلمانی

سرقت

Aufzug (m)

واژه پیشنهادی

سرقت

دستبرد

معادل ابجد

سرقت ماهرانه

1062

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری